بیستم فروردین روز عجیبی بود. از صبح پای بازنویسی نشستم و کلی پیشرفت هم داشتم. ظهر به برنامه تلویزیونی پنجشنبه شب سیمای البرز دعوت شدم، بعد از ظهر از طرف مسئولین امامزاده دعوت به همکاری شدم. شب از طرف مسئولین تکیه اعظم به همین کار دعوت شدم و در مهمانی شام و افطاری که بودیم ، از طرف کسانی مورد تفقد قرار گرفتم که اصلا نمیدونستم من رو میشناسن این حجم از رویداد رو در یک روز داشتن برام عجیبه فقط میدونم گاهی دنیا مهربون تر میشه پس بخواه آنچه که می‌خواهی دیدی داد دعوت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های یک نویسنده معمولی 9966 تا مـرگ یک پیاله فقط راه مانده است گالری پیکس رز سـنـگـان وب مقالات سئو